به گزارش شهرآرانیوز، تقریبا نیمه فروردین امسال بود که خبر برنده شدن یک جوان ایرانی در مسابقات تلاوت تلویزیونی عربستان سعودی، منتشر شد.« یونس شاهمرادی» جوان ۲۱ سالهای که است که توانسته بود در کنار قاریان پیشکسوت سایر کشورهای اسلامی، به مرحله نیمه نهایی راه یابد و در نهایت برنده جایزه ۴۲ میلیاردی برنامه تلویزیونی«عطر الکلام» شود. فیلم قرائتهای شاهمرادی در این برنامه در فضای مجازی دست به دست چرخید و در این مدت، او تقریبا از چهرههای ترند در فضای مجازی بود که کاربران ایرانی و صدالبته، کاربران عرب کشورهای جهان اسلام؛ درباره او بحث میکردند. شاهمرادی در گفتگو با ایسناپلاس درباره تجربه خود از شرکت در مسابقات تلویزیونی قرائت قرآن در کشور عربستان میگوید.
مشروح این گفتگو را میخوانید:
متولد سال ۸۱ هستم. متولد تهرانم ولی اصالتا زنجانی و شیعه هستم. و از ۱۲ سالگی پیش استاد «منصور کاظمی» در یکی از مناطق تهران، منطقه زاهدی شروع به تلاوت کردم. پس از۲ سال نزد استاد«علی محرابی» رفتم که همچنان هم در فلکه اول صادقیه کلاس دارد. همچنان هم پیش استاد محرابی هستم و ۶ سالی میشود که استادم است. یعنی من ۱۰ سال است که به صورت حرفهای قرآن تلاوت میکنم.
نه. من از قبل در بعضی هیئتها، مداحی و مولودی هم میخواندم و استعدادش را داشتم. بخاطر همین، از همان اول که قرائت قرآن را شروع کردم؛ استاد کاظمی استعدادم را کشف کرد و به من گفت که تو استعدادش را داری و میتوانی موفق شوی.
سال پیش هم ما یک نماینده از ایران داشتیم.«سید جاسم موسوی» بود که رتبه چهارم را هم کسب کرد. برای همین بعد از آقای موسوی، تقریبا کل قاریان ایرانی متوجه برگزاری این برنامه تلویزیونی شدند. همین امسال نیز تعداد زیادی از قاریان ایرانی، در اولین مراحل این برنامه شرکت کردند. من هم که به واسطه سیدجاسم موسوی از این مسابقه با خبر شده بودم، شرکت کردم.
از طریق سایت برنامه باید ثبت نام میکردیم. ۴ مرحله اول غیرحضوری بود. عوامل مسابقه از شرکت کننده میخواستند تا تلاوتهای مثلا۲ یا ۳ دقیقهای ثبت و ارسال کنند. پس از این۴ مرحله؛ دو نفر از ایران بالا آمدند که یکی از آنها من بودم. ۴ مرحله دوم هم حضوری بود. قاری ایرانی دوم، از مشهد بود که متاسفانه پس از مرحله اول حذف شد.
در مراحل حضوری در ریاض و خصوصا پس از تلاوت اولم که تلاوت خوبی بود. با تشویق داوران مواجه شدم. برای همین مرحله بعدی را حدس میزدم که بالاتر بروم. پس از مرحله نیمه نهایی، متوجه شدم که توانایی بالاتر رفتن را دارم اگر داوران نخواهند براساس نظرات سیاسی، امتیاز دهند. مدام به وضعیت رقبا و سلیقه داوران توجه میکردم و تلاوتم را ارائه میدادم. دقیقا براساس نظر و علایق داوران میخواندم، نه بیشتر و نه کمتر.
از حق و انصاف نگذریم، داوران مشکلی نداشتند و اصلا حتی موقع تلاوت نمیپرسیدند که کجایی هستی. رقبا هم همینطور بودند. اوایل و پیش از تلاوت اولم، از سوی بعضی افراطیها در فضای مجازی واکنش منفی گرفته بودم. مثلا اینکه چرا باید یک شیعه ایرانی در این مسابقات شرکت کند؟ پس از تلاوت اولم اما همه متعجب بودند و میگفتند مگر میشود شیعه ایرانی این همه خوب قرآن تلاوت کند؟ شیعه ایرانی که زبانش فارسی است، چه جوری به این روانی قرآن میخواند؟ پس از مرحله دوم اما همه چیز هم برای من هم برای مخاطبان عربستانی برنامه دیگر عادی شده بود.
بیشتر از رفتارشان نشان میدادند. نماینده سایر کشورها را به خوبی تحویل میگرفتند ولی کسی به من به عنوان یک قاری ایرانی توجهی نمیکرد. برای همین من باید خودم را با تلاوتم به آنها ثابت میکردم که این اتفاق هم افتاد. پسر از مراحل اول، دقیقا شهروندانی که دربارهام میگفتند که شیعه و ایرانی را چه به قرآن خواندن، دم اتاقم میآیند و با من عکس میگرفتند یا از من درخواست میکردند تلاوت کنم تا فیلم را منتشر کنم.
بله. در بین کل ادوار مسابقه، من جوانترین قاری قرآن بودم و در میان بخش اذان نیز یک شرکت کننده بریتانیای جوان هم بود.
نه. من جز احترام چیزی از آنها ندیدم. شرکت کنندگان تمامشان از عربستان نبودند. از سایر کشورهای جهان اسلام بود. من با رقبایم حتی پلی استیشن و فوتبال هم بازی میکردم. جاهای گردشگری هم میرفتیم. ۴۰ نفر با هم در یک هتل زندگی میکردیم. چیزی به جز احترام ندیدم.
بله. خدا را شکر ۹۰ درصد مردم کشورم پیامهای محبت آمیز پس از برنده شدنم ارسال میکردند و خوشحال بودند. ۱۰ درصدی هم بودند که نسبت به قرائت« صدق ا... العظیم» واکنش منفی داشتند که خوب میدانم، از غیرتشان نسبت به امیرالمؤمنین است. ولی خب واقعا آن «صدق ا... العلی العظیم» اصلا ارتباطی با امیرالمؤمنین ندارد. برای همین از من دلخور شده بودند. پس از این جریان حتی بیاناتی از رهبر معظم انقلاب، شبخ حسین انصاریان، حاج آقا صدیقی و حاج آقا کاشانی در توضیح این مسئله منتشر شد. حالا دیگر تقریبا اکثر هموطنانم متوجه شدند من واقعا در قرائتم کار اشتباهی کردم.
بله. قاریان بزرگ مصری که به ایران سفر میکردند و اهل هم تسنن بودند، در قرائتشان در ایران «صدق ا... العلی العظیم» میگفتند. قاریانی مثل: «محمد لیثی، شحات محمد انور، غلوش، عبدالعال، صیاد» و بسیاری از قاریان مصری دیگر در قرائتهایشان در ایران، به احترام ما شیعیان« علی» را میگویند. از آن طرف؛ قاریان ایرانی زیادی هم هستند که وقتی در یک کشور اهل تسنن تلاوت میکنند، این بخش را حذف کردهاند. مثل: «حامد علیزاده، سیدمصطفی حسینی، هادی موحد امین، مسعود نوری و حتی سید جاسم موسوی.» تمام این قاریان ایرانی، رفتهاند و صدق ا... العظیم گفتهاند.
اینگونه نیست که اگر کسی صدق ا... العظیم بگوید، دیگر شیعه نیست. این یک رسم متداول میان قاریان است.
تلاوت اول و دومم خیلی بهتر از تلاوت فینالم بود ولی تلاوت نهاییام بیشتر دست به دست شد. اما پس از این دو تلاوت، کاربران و مخاطبان عرب برنامه در پیج خود برنامه کامنت گذاشته بودند که این قاری تا حالا کجا بود؟ یا یکی نوشته بود که با این سن چقدر عالی میخواند. خیلی از عربستانیها پس از دو تلاوت اولم نظرشان عوض شده بود. آن وسط هم بعضی از افراطیها که واکنش منفی به حضورم داشتند، میگفتند که این قاری مسلمان است و درحال تلاوت قرآن و کلام خدا.
پیش از هر مرحله از مسابقه، ما شب نشینی با دواران و شرکت کنندگان داشتیم. دورهم مینشستیم، قهوه میخوردیم یا بستنی و هر شرکت کننده در هر بخشی که بود؛ یکی دو فراز میخواند و صحبت میکردیم. جزء مسابقه نبود اما بسیار بر روی نظر دوران تاثیر میگذاشت. یعنی به جز مسابقه اصلی، این شب نشینیها هم به طور غیررسمی تاثیرش را داشت. در این شب نشینیها وقتی میخواندم، واکنش بعضی داوران خیلی عجیب بود. بعضیها گریه میکردند و یا بعضیها تعجب میکردند. عکس العمل داوران و حتی رقبایم هم خیلی جالب بود.
هنوز نه.
منبع: ایسنا